یک زن ژورنالیسم نویس  ساده
یک زن ژورنالیسم نویس  ساده

یک زن ژورنالیسم نویس ساده

کتاب و داستان

چارلز بوکوفسکی جان و داستانی که تقدیم هیچ کس نکرد

یه داستان بود از سایت داستان بازش کرده بودم رفتم ظرفها رو یکم شستم هول هولی یه ناهاری درست کردم انتنم خاموش کرده بودم بعد اومدم بخونمش اسم داستان اداره پست بود داستان از قرار معلوم از مارکز بود خوندمش دیدم اصلا به ادبیات اقای مارکز جان  نمی‌خورمه بعد گفتم خب شاید از اون داستانهایی ه که خب پخش نشده البته داستانش خیلی داغون  هم نبود فقط چند جاش شدیدا سانسور نیاز داشت مثل فیلمهایی که از تلوزیون پخش میکنن خلاصه خوندم ببینم آخر داستان چی میشه اتفاق خاصی هم نیوفتاد یهو دیدم آخرش نوشته نویسنده چارلز بوکوفسکی با خودم گفتم اوه چارلز بوکوفسکی؟ اره اینجا رو خودم باز کردم خلاصه داستان هم متاسفانه نمیزارم ش چون کاره دیگه یهو فی لترک شدیم اعصاب اینچیزارو هم نداریم قضیه همون اش نخورده و دهن سوخته البته بگم ادبیاتش جالب بود خیلی هم سانسور لازم نداشت جز دو سه جا کوتاه..