یک زن ژورنالیسم نویس  ساده
یک زن ژورنالیسم نویس  ساده

یک زن ژورنالیسم نویس ساده

کتاب و داستان

هیاهو...........

کتاب؟خیلی حوصلهه اش راندارم

روزنامه ؟دستم ه نوشتن نمیرود حالش ندارم


موبایل ؟شارجرش راجا گذاشته ام خانه پدری و خاموش شده است

ناهار؟کسی نیست چیزی بپزد

امروز یکروز خاصبود در زندگی خانوادگی ام مثلا میشود گفت مردادهای جنجالی ..من در خاموشی و سکوت موبایلم غرق میشوم

خانه پدری؟


روزهای عجیب و خنده داریست..دشمنهایی دوست نما..دوستهایی دشمن...


هوا خیلی گرم شده  است باز

نظرات 1 + ارسال نظر
مجید مویدی شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 23:12 http://majidmoayyedi.blogsky.com

هیاهوی بسیار برای هیچ...
خیلی با پستتون ارتباط نداشت، اما من به ذهنم اومد و دوست داشتم بنویسم اش. همین :)

اینقدر اینروزها فکرم درگیر مسائل خونوادگی ست که حد نداره اما خب من عادت مه وقتی کلا فم مینویسم و این نوشتن آر ومم میکنه..
ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.