یک زن ژورنالیسم نویس  ساده
یک زن ژورنالیسم نویس  ساده

یک زن ژورنالیسم نویس ساده

کتاب و داستان

چخوف جان روسی

آنتون پاولوویچ چـِخوف چخوف در ۲۹ ژانویه 1860 در بندر تاگانروک، در شمال قفقاز، به دنیا آمد. پدرش مغازه ‌دار و شیفته آثار هنری بود و همین شیفتگی او را از داد و ستد باز داشت و به ورشکستگی کشاند. چخوف در دورانی که در دانشگاه مسکو به تحصیل پزشکی مشغول بود با نوشتن قطعه‌‌های کوتاه برای مجلات کمدی، زندگی مادر، خواهر و برادران‌اش را تامین می‌کرد. او در ۱۸۸۶ به طور جدی به نوشتن پرداخت و از این زمان به بعد بود که نوشتن، به ب‌های از دست رفتن فرصت تمرین طب، سراسر وقت‌اش را می‌گرفت.
چخوف داستان‌نویس
چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از دریافت درجه دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد انتشار مجموعه داستان "هنگام شام" جایزه پوشکین را که فرهنگستان روسیه اهدا می‌کرد، برای‌اش به ارمغان آورد. چخوف بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشته‌است. در داستان‌‌های او معمولا رویداد‌ها از خلال وجدان یکی از آدم‌‌های داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی "معمول" بیگانه‌است، تعریف می‌شود. چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان مفهوم طرح را نیز در داستان‌نویسی تغییر داد. او در داستان‌های‌اش به جای ارائه تغییر سعی می‌کند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستان‌‌های موفق او رویداد‌های تراژیک جزئی از زندگی روزانهٔ آدم‌‌های داستان او را تشکیل می‌دهند.
چخوف نمایش‌نامه‌نویس"ایوانف" (۱۸۸۷) نخستین نمایشنامه‌ی بلند چخوف، در مقایسه با سایر نمایش‌نامه‌‌های وی اثری خام‌دستانه درباره خودکشی مرد جوانی است که بی‌شباهت به چخوف نیست. یکی دو نمایش‌نامه بعدی چخوف هم چندان موفق از کار در نیامد تا اینکه با اجرای نمایش "مرغ دریایی" (۱۸۹۷) در سالن تئاتر هنری مسکو چخوف طعم نخستین موفقیت بزرگ‌اش را در زمینه نمایش‌نامه‌نویسی چشید. همین نمایش‌نامه دو سال قبل از آن در سالن تئاتر الکساندریسکی در سنت پترزبورگ با چنان عدم استقبالی روبه‌رو شده بود که چخوف در میانه دومین شب نمایش آن، سالن را ترک کرده بود و قسم خورده بود دیگر هرگز برای تئاتر چیزی ننویسد. اما همان نما یش‌نامه در دست بازیگران چیره‌دست تئاتر هنر مسکو چخوف را به مرکز توجه همهٔ منتقدان و هنردوستان تبدیل کرد. بعد‌ها با وجود اختلافاتی که میان چخوف و کنستانتین استانیسلوفسکی ـ کارگردان نمایش‌نامه‌‌های وی ـ پیش آمد آثار دیگری از چخوف ـ همچون "عمو وانیا" (۱۸۹۹)، "سه خواهر" (۱۹۰۱) و... نیز بر همان صحنه به اجرا در آمد. عمدهٔ اختلاف چخوف و استانیسلوفسکی بر سر نحوهٔ اجرای نمایش‌نامه‌‌ها بود. چخوف اصرار داشت که نمایش‌نامه‌‌ها کاملا کمدی هستند و استانیسلوفسکی مایل بود بر جنبهٔ تراژیک نمایش‌نامه‌‌ها تاکید کند.
مرگ چخوفدر ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴ چخوف بر اثر بیماری سل چشم از جهان فرو بست. او را در مسکو به خاک سپردند. با مرگ چخوف نمایش‌نامه‌‌های وی شهرت جهانی یافتند و چخوف به عنوان یکی از بزرگ‌ترین داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان مدرن شناخته شد. اکنون با آن که نزدیک به صد سالی از درگذشت چخوف گذشته، پیوسته بر شهرت و اعتبار پایگاه ادبی او افزوده شده‌است.
بیست و چهار داستان برگزیده‌ی آنتون چخوفمغروق- یک صحنه کوچک 
تهیه کننده زیر کاناپه
بچه‌ی تخس 
در پست‌خانه 
انتقام زن 
خوشحالی 
در اتاق‌های یک هتل 
از خاطرات یک ایده آلیست 
نزد سلمانی 
بی عرضه 
سپاس‌گزار 
به اقتضای زمان 
نقل از دفتر خاطرات یک دوشیزه 
سکوت یا پرحرفی؟ 
گناه کار شهر تولدو 
صدف 
ناکامی 
بوقلمون صفت 
زندگی زیباست (برای آن‌ها که قصد انتحار دارند)
در بهار 
آمریکایی‌وار 
شوخی کوچولو 
خوش اقبال 
اندوه
نظرات 2 + ارسال نظر
نیلوفر سه‌شنبه 20 مرداد 1394 ساعت 18:52 http://medina50.mihanblog.com/

سلام مرسی از اینکه این همه زحمت میکشید و ممنون از سایت خوبتون
96518

سلام خواهش میکنم

پسندیده سه‌شنبه 20 مرداد 1394 ساعت 13:55 http://kenaaraabaad.blogsky.com/

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
گاهی آدم
مخصوصا یه شاعر
یا کسی که یه اثری رو به همایشی یا انجمنی ارسال
می کنه و می دونه که واقعا ارزش هنری داره
اما بنا بر بعضی از مسائل غیر فنی با عدم استقبال مواجه
میشه
با چخوف همزادپنداری میکنه
یه شعر داشتم که تلمیح به اون حرف معروف چخوف درباره ی منتقدین بود که میگفت
دور شید از شعر من ای خرمگس ها کیش کیش
ناز لبهایت چخوف گفتی ولیکن بیش بیش ...
(یعنی با چخوف بعضا موافقم )
به هر حال تشکر
خدانگهدار

کامنتتون خیلی برام جالب و خوندنی بود و ممنونم که نوشتید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.