یک زن ژورنالیسم نویس  ساده
یک زن ژورنالیسم نویس  ساده

یک زن ژورنالیسم نویس ساده

کتاب و داستان

جلال ال احمد جان و بتول جان ترشیده که شو ور کرد

زنی که داستانی از جلال ال احمد میخواند لوبیا سبز پاک میکند پیاز داغ  اش  را میسوزاند در بحث سیاسی ال سعود و کشتار مکه شرکت میکند و اینگونه پیازهاییش سیاه میشوند جزغاله؟ وبلاگ نویسی میکند و آشپزخانه در انفجار است باید داستان خواندن را رها کند و به آشپزخانه برود و دخترش دلش میخواهد صورتش را قرمز کند و میخواهد با رز گونه صورتش را سرخ کند مداد شمعی و آجرهای بازی اش را جمع نمیکند پدرش برای امرار معاش بیرون خانه است برخیز بانو به مطبخ برو و دوباره پیاز سرخ کن آخر داستان خواندن به چه کار یک زن میاید؟ و همچنین شعر خواندن زن را چه به این کارها مگر نمی‌دانی این چیزها زنان را سر به هوا میکند زن هم که سر به هوا شد.. امان از سر به هوا شدن زن خانه ات... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.